مهندسی معکوس که روش رسیدن به راه حل از بررسی و تحلیل پاسخ است، امروزه در صنایع بسیاری از کشورهای در حال توسعه به یکی از ارکان اصلی صنایع تبدیل گشته. اما در این میان از نقش شبیه سازی و تحلیل در پروژه های مهندسی معکوس غفلت شده است. در واقع باید اینگونه بیان کرد که بخش اصلی پروسه مهندسی معکوس، تحلیل فلسفه طراحی و چگونگی رسیدن به پاسخ است اما در کشور ما این پروسه تنها با شبیه سازی مدل با استفاده از دستگاه های ابر نقاط و تجهیزات اندازه گیری، آنالیز مواد و در بهترین حالت تحلیل روش ساخت و عملیات حرارتی خاتمه می یابد. در واقع نمیتوان به این سلسله اقدامات مهندسی معکوس اطلاق کرد. بلکه تمامی این مراحل تنها کپی کاری است. فرآیند مهندسی معکوس زمانی تکمیل می شود که علاوه بر طراحی محصول، تحلیل و آنالیز های لازم برای درک صحیح از رفتار و عملکرد کل دستگاه صورت پذیرد و جزئیات طراحی اجزاء و انتخاب مواد و روش ها، مورد بررسی قرار گرفته و اطلاعات نحوه طراحی مدون شود. می توان اینگونه بیان نمود که مرز بین کپی کاری و مهندسی معکوس در مرز توسعه مشخص می شود. محصولی که کپی شده باشد و نکات ریز طراحی آن مورد بررسی قرار نگرفته باشد، به محصول بهتری تبدیل نخواهد شد. اما چنانچه مکانیزم و عملکرد یک دستگاه با توجه به قطعات آن بصورت صحیح تحلیل و اطلاعات بدست آمده مدون شود، طراح به علمی می رسد که امکان بهینه سازی طراحی و در مراحل بعدی ارائه محصولی بهتر را می دهد.
شاید بتوان گفت یکی از نقاط ضعف صنایع کشور ما بی توجهی به تفاوت این دو مقوله است. صنایع ایران پس از اقدام به کپی یک محصول، بدون انجام تحلیل ها و بررسی های لازم دست به تولید محدود می زنند. در نتیجه قادر به توسعه محصول و رقابت با نمونه های خارجی نخواهند بود و از گردونه بازار حذف می شوند.
لازم به ذکر است بسیاری از شرکت های بزرگ بلوک شرق (کشور های کره جنوبی، چین و ژاپن) در صنایع مختلف خودرو سازی، راه آهن، صنایع سنگین حفاری و معدنی، در ابتدا اقدام به کپی محصولات آمریکایی و اروپایی می کردند. شرکت هایی مانند تویوتا، هیوندا، CNR Dalian چین و بسیاری دیگر، در ابتدای حضور خود در صنایع تنها محصولات کپی شده با ظاهر کمی متفاوت را عرضه می کردند که به علت نیروی کار ارزان، با قیمتی کمتر در اختیار مصرف کننده قرار می گرفت و از نظر کیفیت قابلیت رقابت با نمونه های اروپایی و آمریکایی را نداشتند. لازم به ذکر است ژاپن پس از جنگ جهانی دوم به عنوان بنجل ساز شهرت داشت اما امروزه از 10 برند با کیفیت خودرو سازان، 5 برند ژاپنی حضور دارند که 3 برند مطرح ژاپن (LEXUS, Mazda, TOYOTA) جایگاه های اول تا سوم را از آن خود نموده اند. (بر اساس دیدگاه مشتریان در مجله News day در سال 2015)
برای نیل به اهداف اصلی مهندسی معکوس که همانا دستیابی به علم طراحی در قدم اول و اقدام به بازنگری و ساخت در قدم دوم است (در کپی کاری که روال اکثر شرکت های داخلی است، ابتدا ساخت قطعه یا مجموعه در دستور کار قرار می گیرد و متأسفانه چه این پروسه ساخت موفقیت آمیز باشد یا خیر، اقدامی برای دستیابی به علم طراحی صورت نمی گیرد.) انجام شبیه سازی و تحلیل دستگاه و مکانیزم ضروری است. بیان این نکته شاید برای شفاف تر نمودن ابعاد پروسه مهندسی معکوس و ضرورت شبیه سازی، سیمولیشن و تحلیل مناسب باشد و آن اینکه تمامی شرکت های صاحب تکنولوژی و پیشرو، ترفندهایی برای پیچیده نمودن پروسه مهندسی معکوس انجام می دهند که تنها با آگاهی از اطلاعات و علم طراحی قادر به کشف آن خواهیم بود. این پیچیدگی ها گاهی نکات و جزئیات در ظاهر بسیار ساده ای هستند که در صورت نادیده گرفتن، موجب افزایش هزینه نهایی و یا کاهش کیفیت محصول می گردند.